جالب ترین وبلاگ روزداستان،لطیفه ،ترول ، عکس و کاریکاتور،تست هوش و... |
چگونه با کلاس شویم؟(طنز)
گر شما ذاتا انسان با کلاسی هستید که هیچ! در غیر این صورت باید از هر فرصتی برای نشان دادن این موضوع استفاده کنید…شاید باورتان نشود، ولی شما میتوانید از جراحت خود نیز برای کلاس گذاشتن استفاده کنید. فقط کافیست جوابهای زیر را با اندکی قیافه موجّه بیان کنید: اگر شصت پای شما زیر اجاق گاز گیر کرده و شما آن را باندپیچی کردهاید، هر گاه علت آن را از شما جویا شدند باید جواب دهید: موقع تکان دادن پیانوی بابام، پام مونده زیرش! اگر صورت شما بر اثر جوشکاری، زیر آفتاب سوخته باید بگویید: از اسکی آخر هفته نمیتونم بگذرم! اگر به خاطر تکچرخ زدن با موتور براوو جلوی مدرسه دخترانه به زمین خوردهاید در جواب باید بگویید: با موتور هزار داداشم تو جاده چالوس تصادف کردیم! اگر انگشت دست شما به ماهیتابه پیازداغ چسبیده علت آن را چنین بیان کنید: دیشب با قهوه جوش اینجوری شد! اگر بر اثر ضربه چکش ناخن شما شکسته باید بگویید: به سیم گیتارم گیر کرده! اگر بر اثر زد و خورد در صف روغن کوپنی زیر چشم شما کبود شده جوابتان این باشد: چند روز پیش توپ تنیس به صورتم خورد! اگر صورت شما بر اثر خوردن خرمای خیرات و چای و شیرینی، مملو از جوش شده علتش را چنین وانمود کنید: خواهرم از هلند، شکلات زیادی آورده! اگر مینی بوس شما در جاده خاکی چپ کرد و حسابی مجروح شدید بسیار عصبانی بگویید: الکی میگن زانتیا ایربگ داره! اگر کف دست شما به قوری سماور چسبید بگویید: حواسم نبود میله شومینه زیادی داغ شد! اگر موها و ابروهای شما در چهارشنبهسوری سوخت جواب دهید: بچه همسایه را از میان شعلههای آتش بیرون کشیدم !
تست هوش
این یک تست هوش بسیار جالب است. شما باید بتوانید در این تصویر صورت یک مرد را بیابید. پزشکان معتقدند اگر بتوانید در عکس زیر ظرف ۳ ثانیه صورت مردی را در میان دانه های قهوه پیدا کنید، نیمکره راست مغز شما، بهتر از افراد دیگر پرورش یافته است. اگر بین ۳ ثانیه تا یک دقیقه طول بکشد، نیم کره راست مغز شما به صورت عادی پرورش یافته است. اگه بین یک دقیقه تا سه دقیقه طول بکشد، یعنی سمت راست مغز شما کند عمل می کند و باید پروتئین بیشتری مصرف کنید. اگر هم بعد از سه دقیقه هنوز نتوانستید آن را پیدا کنید،پیشنهاد می شود بیشتر به دنبال انجام اینگونه تست ها باشید تا آن بخش از مغزتان قوی تر شود.(این تصویر چهره مردی واقعی است.)
تصویر جواب در ادامه مطلب
ادامه مطلب جوهر خودکار و دوست داشتن
بهش گفتم:منو چه قدر دوست داری؟ گفت:اندازه ی
جوهر خودکارم.گفتم :خیلی نامردیه،آخه جوهر خودکارت
که یه روز تموم میشه.گفت:خودکارم اصلا جوهر نداره!!! آرزو
تنها آرزو....
يك بنده خدايي ، كنار اقيانوس قدم مي زد و زير لب ، دعايي را هم زمزمه مي كرد. نگاهى به آسمان آبى و درياى لاجوردين و ساحل طلايى انداخت و گفت: خدايا ! مي شود تنها آرزوى مرا بر آورده كنى ؟
ناگاه ، ابرى سياه ، آ سمان را پوشاند و رعد و برقى در گرفت و در هياهوى رعد و برق ، صدايى از عرش اعلى به گوش رسيد كه مي گفت : چه آرزويى دارى اى بندۀ محبوب من؟
مرد ، سرش را به آسمان بلند كرد و ترسان و لرزان گفت: اى خداى كريم ! از تو مى خواهم جاده اى بين كاليفرنيا و هاوايي بسازى تا هر وقت دلم خواست در اين جاده رانندگى كنم.
از جانب خداى متعال ندا آمد كه: اى بندۀ من ! من ترا به خاطر وفادارى ات بسيار دوست مي دارم و مى توانم خواهش تورا بر آورده كنم ، اما ، هيچ مي دانى انجام تقاضاى تو چقدر دشوار است ؟ هيچ مي دانى كه بايد ته اقيانوس آرام را آسفالت كنم ؟ هيچ مي دانى چقدر آهن و سيمان و فولاد بايد مصرف شود ؟ . من همۀ اينها را مى توانم انجام بدهم ، اما ، آيا نمى توانى آرزوى ديگرى بكنى ؟
مرد ، مدتى به فكر فرو رفت ، آنگاه گفت: اى خداى من ! من از كار زنان سر در نمى آورم! مي شود به من بفهمانى كه زنان چرا مى گريند ؟ مي شود به من بفهمانى احساس درونى شان چيست ؟ اصلا مي شود به من ياد بدهى كه چگونه مى توان زنان را خوشحال كرد؟ صدايي از جانب باري تعالى آمد كه: اى بنده من ! آن جاده اى را كه خواسته اى ، دو باندى باشد يا چهار باندى ؟؟ راننده کامیون
راننده کامیونی وارد رستوران شد. دقایی پس از این که او شروع به غذا خوردن کرد، سه جوان موتورسیکلت سوار هم به رستوران آمدند و یک راست به سراغ میز راننده کامیون رفتند.بعد از چند دقیقه پچ پچ کردن، اولی سیگارش را دراستکان چای راننده خاموش کرد. راننده به او چیزی نگفت.دومی شیشه نوشابه راروی سر راننده خالی کرد و باز هم راننده سکوت کرد.وقتی راننده بلند شد تاصورتحساب رستوران را پرداخت کند، نفر سوم به پشت او پا زد و راننده محکم به زمین خورد، ولی باز هم ساکت ماند.دقایقی بعد از خروج راننده از رستوران یکی از جوانها به صاحب رستوران گفت: چه آدم بی خاصیتی بود، نه غذا خوردن بلد بود، نه حرف زدن و نه دعوا!رستورانچی جواب داد: از همه بدتر رانندگی بلد نبود، چون وقتی داشت می رفت دنده عقب، 3 تا موتور نازنین را له کرد و رفت!!! سرکاری
خدایا به هر كس كه دوست می داری بیاموز كه تابستان از زمستان گرم تر است.
و به هر كس كه بیشتر دوست می داری بیاموز كه ادوكلن كار حمام را نمی كند..... مسلمان نیست كسی كه روی اینترنت وایرلسش پسورد می گذارد، در حالیكه همسایه اش شب بدون اینترنت می خوابد.... اگه می خوای تو زندگیت قدم بزرگ برداری...........!!!! شلوار کردی بپوش یه روز ممكنه كه موهای سرت رو از دست بدی، . . . آخه آدم چیزی رو كه نداره چطور از دست بده؟!!!! پیری شخصیت های کارتونی
توئیتی ۶۰ ساله!
باربی، وقتی تولد پنجاه سالگیاش را جشن گرفته!
مرد عنکبوتی سوپرمن بتمن و روبین به این دختر نگاه کنید
آیا میدانید؟
آیا میدانید یک انسان ۸ ثانیه بعد از قطع گردن هنوز به هوش است. لطیفه 1
سلام دوستان امروز براتون کلی جک گذاشتم برای خوندنشون به ادامه مطلب برید. راستی نظر فراموش نشه. ادامه مطلب نامه مادر غضنفر به غضنفر
غضنفر جان سلام! ما اینجا حالمان خوب است. امیدوارم تو هم آنجا حالت خوب باشد. این نامه را من میگویم و جعفر خان کفاش براید مینویسد. بهش گفتم که این غضنفر ما تا کلاس سوم بیشتر نرفته و نمیتواند تند تند بخواند، آروم آروم بنویس که پسرم نامه را راحت بخواند و عقب نماند.وقتی تو رفتی ما هم از آن خانه اسباب کشی کردیم. پدرت توی صفحه حوادت خوانده بود که بیشتر اتفاقات توی 10 کیلومتری خانه ما اتفاق میافته. ما هم 10 کیلومتر اینورتر اسباب کشی کردیم. اینجوری دیگر لازم نیست که پدرت هر روز بیخودی پول روزنامه بدهد. آدرس جدید هم نداریم. خواستی نامه بفرستی به همان آدرس قبلی بفرست. پدرت شماره پلاک خانه قبلی را آورده و اینجا نصب کرده که دوستان و فامیل اگه خواستن بیان اینجا به همون آدرس قبلی بیان. قربانت .. مادرت راستی: غضنفر جان خواستم برات یه خرده پول پست کنم، ولی وقتی یادم افتاد که دیگه خیلی دیر شده بود و این نامه را برایت پست کرده بودم دیدن زندگی
مرد مسنی به همراه پسر ٢۵ سالهاش در قطار نشسته بود. در حالی که مسافران در صندلیهای خود نشسته بودند، قطار شروع به حرکت کرد.به محض شروع حرکت قطار پسر ٢۵ ساله که کنار پنجره نشسته بود پر از شور و هیجان شد. دستش را از پنجره بیرون برد و در حالی که هوای در حال حرکت را با لذت لمس میکرد فریاد زد: پدر نگاه کن درختها حرکت میکنن. مرد مسن با لبخندی هیجان پسرش را تحسین کرد. پول کثیف
دختری پشت یک ۱۰۰۰ تومانی نوشته بود: مادر معتادم برای همین پولی که دست توست یک شب مرا به دست صاحبخانه مان سپرد! خدایا چقدر میگیری که بگذاری شب اول قبر ، قبل از اینکه تو ازم سوال کنی من ازت پرسم چرا؟؟؟؟؟؟ علم یا ثروت؟
کودکی که میداند گریه های مادرش، ناله هاي خواهرش، دستهاي پيله بسته پدرش، همه از بي پولي است.... چگونه در مدرسه بنويسد علم بهتر است يا ثروت.....؟؟؟؟؟
وصیت نامه جالب
قبر مرا نیم متر کمتر عمیق کنید تا پنجاه سانت به خدا نزدیکتر باشم. بعد از مرگم، انگشتهای مرا به رایگان در اختیار اداره انگشتنگاری قرار دهید. به پزشک قانونی بگویید روح مرا کالبدشکافی کند، من به آن مشکوکم! ورثه حق دارند با طلبکاران من کتک کاری کنند. عبور هرگونه کابل برق، تلفن، لوله آب یا گاز از داخل گور اینجانب اکیدا ممنوع است بر قبر من پنجره بگذارید تا هنگام دلتنگی، گورستان را تماشا کنم کارت شناسایی مرا لای کفنم بگذارید، شاید آنجا هم نیاز باشد! مواظب باشید به تابوت من آگهی تبلیغاتی نچسبانند روی طابوت و کفن من بنویسید: این عاقبت کسی است که زگهواره تا گور دانش بجست دوست ندارم مردم قبرم را لگدمال کنند. در چمنزار خاکم کنید کسانی که زیر طابوت مرا میگیرند، باید هم قد باشند. شماره تلفن گورستان و شماره قبر مرا به طلبکاران ندهید. گواهینامه رانندگیم را به یک آدم مستحق بدهید، ثواب دارد در مجلس ختم من گاز اشکآور پخش کنید تا همه به گریه بیفتند. از اینکه نمیتوانم در مجلس ختم خودم حضوریابم قبلا پوزش میطلبم. به مرده شوی بگویید مرا با چوبک بشوید چون به صابون و پودر حساسیت دارم چون تمام آرزوهایم را به گور میبرم، سعی کنید قبر مرا بزرگ بسازید که جای جسدم باش.
|
|